روان گسیختگی یا اسکیزوفرنی یک اختلال روانی است که معمولاً خود را به صورت توهم شنیداری، توهم های جنون آمیز یا عجیب و غریب، یا تکلم و تفکر آشفته نشان می دهد. این بیماری در بین همه بیماری های عمده روان شناختی از همه وخیم تر است. شروع علائم معمولاً در دوران نوجوانی رخ می دهد، با یک شیوع در طول زندگی جهانی در حدود 0.3 -0.7درصد تشخیص بر اساس مشاهده رفتار و تجارب گزارش شده بیمار است.

توهم های عجیب و غریب سهم او

فرد مبتلا به اسکیزوفرنی ممکن است، دچار توهم هایی شود (که اغلب به صورت شنیدن صداها گزارش شده است)، خیالات (اغلب عجیب و غریب یا سرکوب گرانه در طبیعت) و آشفتگی فکری و کلامی می باشند. مورد دوم ممکن است از دست دادن قطار اندیشه، تا جملات با اتصال نامنظم در معنی، تا تناقض شناخته شده به عنوان آشفته گویی در موارد حاد متغیر باشد. گوشه گیری اجتماعی، نامرتبی لباس و بهداشت، و از دست دادن انگیزه و قضاوت تماماً موارد عادی موجود در اسکیزوفرنی می باشند. اغلب الگوی قابل مشاهده ای از مشکل عاطفی وجود دارد، برای مثال عدم پاسخگویی به محرکات. اختلال در شناخت اجتماعی با اسکیزوفرنی مرتبط است، همچنین علائم پارانویا؛ انزوای اجتماعی به طور معمول اتفاق می افتد. همچنین معمولاً مشکلات در کار و حافظه بلند مدت، توجه، عملکرد اجرایی، و سرعت پردازش رخ می دهد. در یک زیرگروه غیر معمول، فرد ممکن است تا حد زیادی ساکت باشد، در وضعیت های حرکتی عجیب و غریب، یا در جلوه های بی موردی از اضطراب قرار بگیرد، که همه اینها نشانه هایی از جنون جوانی می باشند.
اواخر نوجوانی و اوایل دوران بلوغ دوره های اوج شروع بیماری اسکیزوفرنی می باشند،که سال های بحرانی توسعه  اجتماعی و حرفه ای یک نوجوان است. در 40درصد از مردان و 23درصد از زنان مبتلا به اسکیزوفرنی، این مهم قبل از سن 19 سالگی خود را نمایان می کند. برای به حداقل رساندن گستردگی اختلال مرتبط با اسکیزوفرنی، به تازگی کار بسیاری برای شناسایی و درمان مرحله  علائم اولیه (قبل از شروع) بیماری به انجام رسیده است، که تا 30 ماه قبل از شروع علائم قابل تشخیص است. کسانی که بیماری اسکیزوفرنی آنها در حال پیشرفت است ممکن است علائم گذرا یا خود محدودگری روانی و علائم نامعین کناره گیری از اجتماع، تحریک پذیری، بی قراری، و عدم مهارت حرکتی را در طول مرحله ابتدایی بیماری تجربه کنند.

 راهکار هایی به خانواده ها

روانپزشکان برای کمک به مداوای بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی به خانواده ها توصیه هایی به شرح زیر دارند:  

به شخص مبتلا کمک کنید بیماری خود را بپذیرد

اواخر نوجوانی و اوایل دوران بلوغ دوره های اوج شروع بیماری اسکیزوفرنی می باشند،که سال های بحرانی توسعه  اجتماعی و حرفه ای یک نوجوان است

با کم شدن و قطع افکار هذیانی، بیمار قادر به فراگیری آموزش های مورد نیاز است. به همین منظور، بهتر است اعضاء خانواده آموزش های لازم را فرا گیرند و در زمان های مناسب، اطلاعات مربوط به بیماری را با حوصله به بیمار منتقل کنند. 

در شخص بیمار امیدواری ایجاد کنید

یادآوری اثرات درمان، پاک شدن علایم بیماری و افزایش کارایی و بهبود روابط اجتماعی که در پی درمان در فرد مبتلا ایجاد می شود، از مواردی است که می تواند بیمار را به ادامه درمان امیدوار کند.

بیمار را به ثبت عوارض دارویی تشویق کنید

بیمار را تشویق وکمک کنید هر گونه تغییری را که در روحیه خود احساس می کند، بنویسد. از او بخواهید اگر مصرف یک دارو سبب بروز علائم ناراحت کننده می شود، این علائم را ثبت کند.
این توجه باعث می شود بیمار نسبت به بیماری خود آگاهی بیشتری به دست آورد و سعی کند آن ها را با خانواده و پزشک معالج خود، در میان گذارد.

 بیمار را به تنظیم برنامه تشویق کنید

بیمار را برای تدوین واجرای یک برنامه سبک روزانه و منظم تشویق کنید. انجام این کار مانع از تغییرات زیاد و غیرقابل پیش بینی در برنامه روزانه می شود. موفقیت در تنظیم و اجرای برنامه به منظم شدن ساعات خواب و بیداری بیمار کمک می کند و علاوه بر آن سبب می شود بیمار در سایر فعالیت ها مانند خرید مایحتاج خانه، کارهای منزل، تنظیم اوقات فراغت و تفریح، مشارکت فعال تری داشته باشد.

به مصرف منظم داروها تشویق کنید

 بیمار را به مصرف منظم داروها تشویق و برمصرف آن، نظارت کنید. افزایش آگاهی شخص از بیماری خود، همکاری او را برای مصرف منظم داروها بیشتر خواهد کرد. ضمن تشویق بیمار به مصرف منظم داروها، از دور و نزدیک (بسته به میزان همکاری بیمار) بر چگونگی مصرف داروها توسط بیمار نظارت کنید.
 به بیمار برای شرکت در فعالیت های تفریحی و اجتماعی مناسب کمک کنید.
گردش در پارک نزدیک منزل، شرکت در جلسات مذهبی و اعیاد، شرکت در جلسات آموزشی مربوط به بیماری و شرکت در میهمانی های خانوادگی، از جمله این موارد است.

در اجرای برنامه های تنظیم شده ثابت قدم باشید

برای این منظور وظایف را میان سایر اعضاء خانواده تقسیم کنید و پیگیر باشید که وظایف یاد شده به موقع و به نحو مطلوب انجام شود.

با بیمار صحبت کنید

با بیمار آهسته، شمرده شمرده و با صدا و لحنی آرام صحبت کنید و بکوشید جملات کوتاه به کار ببرید. از انتقاد و سخنان کنایه آمیز خودداری کنید.

رفتارهای مثبت را تقویت کنید

بیمار را برای رفتارهای مثبت وی، هر چند هم کوچک باشند، تشویق کنید و در انجام کارهای دشوار با وی مشارکت داشته باشید.